از دهقاید تا فولاد خوزستان با رضا دهقان:افتخار میکنم یک روستایی هستم /بازی کنار ایمان مبعلی شانس خوب من است/عبدالله کرمی هوای ما را دارد

رضا دهقان یکی از جدید ترین صادرات فوتبال بوشهر به لیگ برتر فوتبال ایران است که امسال راهی فولاد خوزستان شده تا برای رسیدن به رویاهایش تلاش کند.جوان ۲۰ ساله ای که فصل قبل مورد اعتماد محمد احمدزاده سرمربی وقت شاهین شهرداری قرار گرفت و توانست خود را به عنوان یک پدیده جدید در فوتبال پر استعداد بوشهر معرفی کند.

با بازیکن جدید فولاد خوزستان که دو بازی هم برای این تیم انجام داده از همه جا صحبت کردیم.با یادآوری این نکته که زیاد تمایلی به مصاحبه نداشت اما حریف خبرنگار ما نشد!

در ماجرای پیشنهاد فولاد خوزستان،دمشقی انسانیت به خرج داد

ابتدا باید از باشگاه شاهین تشکر کنم،روزی که نامه رسمی باشگاه فولاد به بوشهر رسید،شخص محمد دمشقی با انسانیت تمام گفت برای پیشرفت شما هر کاری میکنم و اگر لیگ برتری شوید افتخارش برای ماست.خیلی ها لطف کردند از مربیان پایه تا هواداران شاهین تا ما دیده شویم و همیشه این نکته در ذهنم باقی خواهد ماند.

پیشنهاد داشتم اما دلم با فولاد بود

از دو باشگاه لیگ برتری دیگر هم پیشنهاد داشتم اما دلم برای رفتن به اهواز مصصم تر بود.میدانستم شاید جای دیگری بروم پول بیشتر نصیبم شود اما میخواستم پیشرفت کنم به همین دلیل یک باشگاه حرفه ای و سازنده را انتخاب کردم.

هر روز مسیر بوشهر – دشتستان را طی می کردم

من چند سال در تیمهای پایه شاهین بازی کردم،شاید خیلی ها باور نکنند اما من هر روز از روستای محل زندگی ام در دشتستان تا بوشهر را در رفت و امد بودم تا به آرزوهایم برسم.شاید برخی بگویند فوتبالیست شدن راحت است اما اصلا اینگونه نیست و بازیکنانی نظیر من با سختی فراوان و تمرینات زیاد برای دیده شدن در تلاش هستند،این سالها خیلی سختی کشیدم و خانواده ام به اندازه کافی حمایتم کردند.به تیمهای ملی نونهالان، نوجوانان و جوانان معمولا دعوت میشدم اما خط خوردم.امسال میخواهم آنقدر فولاد خوب باشم که به تیم ملی المپیک ایران دعوت شوم.

روز اول تمرین فولاد عبدالله کرمی تا متوجه شد از بوشهر امدیم،کلی تحویلمان گرفت

در فولاد خوزستان احساس آرامش میکنم و هدفهای بزرگی در سر دارم.من با حسین غریبی در یک خوابگاه باشگاه فولاد با هم زندگی میکنیم که شکر خدا شرایط خوبی داریم.حسین رفیق چند ساله من است و مطمئن باشید او هم به زودی بازی خواهد کرد.روز اولی که در تمرین فولاد حاضر شدیم ،عبدالله کرمی وقتی متوجه شد بوشهری هستیم و از شاهین آمدیم کلی ما را تحویل گرفت تا احساس غربت نکنیم.خدایی آقا عبدالله و دیگر بازیکنان فولاد برخورد خوبی با ما داشته و دارند.

چرا به پرسپولیس نرفتم؟!

راستش را بخواهید از طریق دوستی هم استانی فیلم من به آقای برانکو داده شد تا نظرش را اعلام کند.بعد از دیدن فیلم خواستار حضورم در تمرین شدند که من هم با اجازه باشگاه شاهین شهرداری راهی تهران شدم.سه روز تمرین کردم که فکر میکنم راضی بودند اما با مشورتی که از دوستانم گرفتم ،قرار شد راهی تیمی شوم که در سال اول لیگ برتری ام بازی کنم و با تجربه تر شوم.از یک تیم مشهدی و یک تیم تبریزی پیشنهاداتی داشتم اما رفتار و شکل برخورد آقای پورموسوی سرمربی و مدیریت باشگاه فولاد به دلم نشست و اکنون بسیار خوشحالم از این انتخاب…

اولین بازی مفابل پرسپولیس در آزادی و برد رویایی در مشهد

جو عجیبی بود،تا حالا این جو سنگین را تجربه نکرده بودم اما دست آقا سید درد نکند که در همان ۲۰ دقیقه به من اعتماد کرد.پرسپولیس تیم بزرگی است و در آن بازی کلی تماشاگر را پشت سر خود داشت.تیم ما هم مصدومان زیادی داشت که شکر خدا کم کم بچه های مصدوم به تمرینات اضافه شده اند.در هفته سوم لیگ برتر اولین بازی بود که در ترکیب ثابت تیم حاضر بودم،شب بازی در مشهد از امام رضا خواستم به تیمم کمک کند و ایشان هم دست ما را گرفت.بردن سیاه جامگان در مشهد راحت نیست اما فولاد خوزستان برای بردن تیم مشهدی برنامه داشت.کلی هوادار تیم ما به مشهد آمده بود که شکر خدا خوشحال ورزشگاه را ترک کردند.

بازی کنار ایمان مبعلی از خوش شانسی من است

اینجا همه چیز روی روال است و باشگاه فولاد خوزستان یک باشگاه حرفه ای و قابل احترام است.با جوان ترها راحتیم و از بزرگتر ها کلی نکته یاد گرفتیم.بازی کردن کنار ایمان مبعلی یک شانس است که امسال به من رسیده است. آقا ایمان یک مهندس واقعی فوتبال است که برای تیم ما یک غنیمت محسوب می شود،هر ارسالش بوی گل میدهد و به شخصه از بازی کنار او و دیگر بزرگان تیم درس میگیرم.

شباهت های پورموسوی و احمدزاده 

بدون تعارف بازی دادن به جوان جرات میخواهد.خدا من را دوست داشت که ابتدای فصل گذشته در شاهین شهرداری ،محمد احمدزاده سرمربی شاهین شد تا به جوانانی نظیر من بازی دهد.واقعیت این است که در فوتبال بوشهر بازی دادن به بازیکن جوان و گمنام خیلی سخت شده و هر مربی این ریسک را نمیپذیرد، هر چند مربیان پایه ما زحمات زیادی میکشند اما بازیکنانی نظیر من وقتی به تیم بزرگسالان میرسند باید خیلی خوش شانس باشند که مربی آنها را به بازی بگیرد.اینجا آقا سید و همکارانش نیز برای بها دادن به جوانان در کنار با تجربه ها جرات فراوانی دارند و همین ما را با انگیزه تر میکند.مطمئن باشید فولاد امسال حرفهای زیادی برای گفتن دارد.یک نکته ای که ذهنم را درگیر کرده این است که نمیدانم چرا برخی انگشت شمار در بوشهر از لیگ برتری شدن بچه ها ناراحت هستند و دلشان میخواهد سنگ اندازی کنند.الان مهدی قائدى و مهدی طارمی و دیگر بازیکنان بوشهری لیگ برتر مایه افتخار استانمان و حتی کشور هستند پس دلیل این حسادتها و تنگ نظری ها چیست؟!

افتخارم این است یک روستایی هستم

من از عقاب برازجان ،پرسپولیس برازجان شروع کردم تا به شاهین رسیدم.در مورد یک سری مسائل ابتدای فصل و پیش از پیوستنم به فولاد حرفهای دارم که به موقع خواهم زد.فعلا باید بازی کنم و هفته به هفته بهتر شوم تا دل پدر و مادرم را شاد کنم.من از روستای دهقاید دشتستان می آیم،پر جمعیت ترین روستای کشور با یازده هزار و ششصد نفر جمعیت و با افتخار عنوان می کنم فرزند این روستا هستم دلم میخواهد برای آنها افتخار کسب کنم و انگیزه ای شوم برای دیگر جوانان استانم چرا که فوتبال بوشهر نشان داده می تواند در ایران حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.

هنوز کار خاصی نکرده ام!

هنوز کار خاصی نکرده ام که مصاحبه کنم اما پیش شما گیر افتادم{با خنده}هر وقت تعداد بازی های لیگ برتری ام دو رقمی شد حرف میزنم! همه فکر و ذکرم این است که در ترکیب فولاد ثابت شوم و بتوانم به تیمم کمک کنم.خیلی آرزوها دارم و برای رسیدن به هدفم کوتاهی نمیکنم.باز هم از هواداران شاهین و مدیریت این باشگاه که خیلی حرفه ای و جنتلمن با من و حسین غریبی رفتار کردند تا راهی لیگ برتر شویم قدردانی میکنم.

گفتگو:امیر احمدی