شکست خورده‌ها ایرانجوان را رها نمی‌کنند/ یادداشت:رسول حیدری

یادداشت:رسول حیدری

فرصت طلبان و شکست خورده ها و افراد درمانده دوباره فعال می شوند تا باشگاه ایران جوان را با تفکرات منسوخ خود روانه لیگ استان نمایند. کسانی که با یک کارنامه کاملا منفی حاضر نیستند دست از ایران جوان بردارند. یکی در پنهان و زیرکانه و با قیافه حق به جانب و چهره معصومانه ناله می کند که اگر شده ایران جوان را موقتا برای مدت یک سال دیگر درمان نمایید تا ما سرگردان نشویم و بتوانم امسال هم زیر سایه دلال و با التماس نامه و تعریف و تمجید از مدیر عامل و صاحبان قدرت، حضور خود را در تور تفریحی! با غذا های لذیذ و هتل های مجلل و مجانی تضمین نماییم، آدم هایی که هیچ یک از ایران جوانی ها را لایق حفط و نگهداری این باشگاه را نمی دانند اما امروز باز هم مثل سال های قبل با تغییر چهره برای بقا و حضور خودشان دست التماس و تمنا بسوی تک تک آنها دراز می کنند و شروع به به به و چهچه می کنند و این گونه به آنها آویزان می شوند تا خودشان را به باشگاه برسانند.

آیا چنین آدم هایی با این شیوه را می توان ار این باشگاه بیرون کرد؟ محال است! این آقایان به این افراد احتیاج دارند. عده ای که منتظر می مانند تا ببینند کدام جبهه قدرتمندتر است تا برایشان هورا بکشند و شعار سر دهند و بهترین و پاک ترین مربیان و افراد فوتبالی را قربانی خود کنند تا باشگاه ایران جوان و دلال را از دست ندهند. کسانی که مانند آفتاب پرست رنگ عوض می کنند و با ریاکاری و دور زدن های خاص یک پای ثابت سفر تفریحی تیم می باشند.

برخی از افراد گمنام با کمترین سابقه ورزشی این روز ها به آب و آتش می زنند و به درب منازل و محل کار ایران جوانی ها می روند و علیه عملکرد دوستان و هم پیمانان خود سخن می گویند و عامل پس رفت و سقوط این تیم را آنها می داند، در حالیکه قرار است جلسه روز شنبه (چهارم خرداد) را در یخ فروشی جناب آقای حاج علی وزیری که مدیریت این تیم را برعهده داشته برگزار نمایند، در صورتیکه این گونه حلسات رسمی باید در دفتر باشگاه انجام گردد و چنین شرایطی شایسته و زیبنده باشگاه نمی باشد.

ضمنا امروز هیات مدیره موظف است که از مدیرعامل بخواهد در جلسه شرکت کند و فنی و کارشناسی برای هواداران (بدون حضور دلال و افراد متفرقه و بی مسولیت و به دور از حاشیه و مانع تراشی و جنجال) توضیح دهند که چرا تیم بزرگسالان با این همه بدهی از لیگ یک به دسته سه سقوط کرد؟ چرا مدرسه فوتبال منحل شده و فعلا هیچ گونه فعالیتی ندارد و تیم های پایه که فقط نامی از آنها باقی مانده است.

اینها اولویت وضرورت اصلی این باشگاه است و در حقیقت برای باشگاه در مدت کمتر از دوسال یک فاجعه است که زیر سایه شوم و یکه تازی دلال فوتبال و حامیان او رخ داده است.

در باشگاه ایرانجوان دوسال کسی به خاطر عمکرد ضعیف و ناتوانی خود استعفاء نداد و بر کنار هم نشدند، همه آرام و با سکوت به ایرانگردی با این تیم ادامه دادند، اینها خشنود که گشت یک ساله خود را با موفقیت پست سر گذاشته اند و هواداران غمگین از سقوط تیم و دریغ از یک برخورد و عکس العمل جدی از هیات مدیره تا این لحظه. اشخاصی که کمتر حرف راست می زنند و تلاش می کنند به دور از منطق و آئین جوانمردی در ورزش اما با قلدری و با سینه جلو انداختن، تهدید و پرخاشگری به بزرگان باشگاه دیگران را بترسانند تا جایگاه خود را در ایران جوان مستحکم تر نمایند. کسانی که به دلیل نداشتن دانش، سابقه و تجربه و شخصیت ورزشی درخشان برای عبور از بحران و مشکلات تیم از زور بازو و درگیری فیزیکی در مقابل مطالبات و حرف حق بازیکنان استفاده می کنند.

حضرات درمانده که برای یادگیری به ایرانجوان تحمیل شدند اما بابت این آموزش ایران جوان هزینه سنگینی پرداخت نمود و به لیگ سه سقوط کرد، ضعیف ترین افرادی که ایران جوان در این چهل سال به خود دیده است.

این روزها این افراد برای ایران جوان گریه می کنند و دست به دعا می شوند، مرتب نسخه می پیجند و ساک بدست درب باشگاه نشسته اند تا یک وقت از تور تفریحی ایران جوان و از لیست آدم های مطیع جناب مدیر جا نمانند.

آیا بدهکار کردن تیم هرساله از جانب این گونه مدیران با همراهان بله قربان گو و یک دلال سابقه دار در صورتیکه در حال پس رفت و سقوط می باشند یک موفقیت و افتخار محسوب می شود؟ اشخاصی که از فوتبال استان رانده شده اند اما دو دستی درب باشگاه را محکم گرفته اند و آن را رها نمی کنند.

برخی از آنها الفبای فوتبال را به درستی نمی د انند،دلالی که هیچ سمتی ندارد اما بی رحمانه می تازد و کسی جلودار او نیست. این افراد بعد از چند روزی سکوت و پنهان شدن دوباره همگی و هماهنگ به تکاپو افتاده اند تا با هر ترفندی خود را به ایران جوان برسانند تا در سقوط این تیم به لیگ استان هم سهم داشته باشند!

ایران جوان نیاز به یک مرد کاربلد، با شخصیت و شجاع دارد تا دست به یک دگرگونی اساسی بزند، ساختار باشگاه را از نو بنا نهد و بتواند اشخاص تحمیلی و آویزان را از این باشگاه بیرون تا این تیم به آرامش برسد و قادر باشد در آینده راه موفقیت و پیروزی را در یک مسیر سالم و امن با مردان با صداقت طی نماید.

افسوس که ایران جوان فاقد یک هیات مدیره متحد و توانمند می باشد. ای هواداران اصلی و با صداقت! ایران جوان خسته با این جثه نحیف و رنجور بدست این فرصت طلبان بی رحم و هزار چهره نسپارید. شرم آور است که یک دلال بدنام که حتی حق ورود به زمین را هم ندارد تصمیم گیرنده اصلی یک تیم هفتاد ساله همین فرد باشد و این بزرگترین مشکل و مانع پیشرفت ایران جوان است. البته این را به کسانی می گویم که اعتقاد به آبرو و شخصیت و پاکی و شرافت و عزت در ورزش و به ویژه فوتبال را دارند. این دغدغه مثل کابوس نفس گیر بر فضای ورزشی باشگاه ایران جوان سایه افکنده است.

رسول حیدری / خلیج فارس