یادداشت:شاهین بوشهر اشتباهات پارس جم را تکرار نکند!
محبوبه محسنیفرد
در استان بوشهر همه راه ها به نفت ختم می شود و این سرآغاز اشتباهات است. اشتباهی که پارس جم چندین سال است بر انجام آن اصرار دارد. پس جایگاه برنامه ریزی در تیم چه می شود؟ مدیریت تیم در لیگ برتر چه وظایفی دارد؟ نقش مسئولین استانی و دستگاه های اجرایی استان در تیم داری چیست؟
امروز استان بوشهر دو تیم لیگ برتری دارد. این یک فرصت و ظرفیت بزرگ است که باید قدر آن را بدانیم. باید فراتر از یک چالش درون استانی به آن نگاه کنیم و دعواهای خانوادگی را کنار گذاشته و به عنوان برادرانی که گوشت هم می خورند ولی استخوان هم را دور نمی اندازند، باهم رفتار کنیم.
میخواهم امروز که سرخوش حضور دوباره تیم شاهین بوشهر در لیگ برتر هستیم، نگاهی به تجربه دوساله تیم پارس جم در لیگ برتر داشته باشم تا از تجارب این تیم (آینه عبرتی که هنوز در جلوی چشممان است) در لیگ برتر برای اعتلای آینده فوتبال استان بوشهر استفاده کنیم.
دو سال قبل وقتی پارس جنوبی جم به لیگ برتر آمد همه خوشحال و راضی بودند و تمام عزم خود را برای حمایت از این تیم جزم کرده بودند، اما با گذشت دو فصل نسبتا موفق، امروز این تیم هوادران، بازیکنان، کادرفنی و مدیریتی تیم از وضعیت ناراضی هستند و کسی نیست پاسخی صریح دهد که چرا تیم به این وضعیت رسیده است؟ دلیل اصلی نارضایتی مردم بومی چیست؟ چرا باشگاه درآمدی برای مخارج خود ندارد؟ چرا وضعیت تیم به جایی می رسد که سرمربی تیم پارس جم مثل مربیان تیم مهمان از چمن و امکانات ورزشگاه انتقاد می کند؟ و چرا کمتر بازیکنی از استعدادهای فراوان استان بوشهر به لیگ برتر معرفی شد؟
شاید شما فکر کنید این مسائل فوتبالی یا ورزشی است، اما از دید دانشجوی مدیریت استراتژی، تمام این مشکلات مدیریتی محسوب می شوند!
اولین و بزرگترین اشتباه تیم پارس جم که البته شاهین هم در دوره حضور لیگ برتری خویش مرتکب آن شد، وابستگی تمام و کمال به نفت است! نفت به شدت ویژگی اشتعال زایی دارد و خانمان سوز است. اینکه ما برای تیم هیچ اسپانسری جذب نکنیم، به دنبال هیچ درآمد پایداری از طرق سامانه هواداری یا دیگر راههای رایج در دنیا نباشیم و فقط دستمان جلوی نفت دراز باشد، حکم سقوط تیم خود را امضا کرده ایم.
دومین اشتباه بزرگ تیم پارس جم که باید از آن عبرت بگیریم عدم توجه به تیمهای پایه است! اگر کمترین دوراندیشی در نگاه مدیران این تیم وجود داشت و تصور میکردند که این تیم قرار است برای بلند مدت در لیگ برتر ماندگار شود سعی در تربیت استعدادهای بالقوه استان میکردند که هم راهی برای درآمدزایی باشد و هم اعتلای فوتبال استان عزیزمان بوشهر. اما براساس اخبار بنظر میرسد تیم پارس جم حتی بازیکنان پایه خود را هم از دیگر استانها می خرد! اما بدون شک انتظار میرود شاهین با تجربه و قدمت تاریخی خود آکادمی قوی تری داشته باشد.
سومین اشتباه و شاید حتی تحقیر تیم پارس جم این بود که کمپ و تمرینات در تهران بود و صرفا برای مسابقات به جم می رفتند! این موضوع باعث شد که هواداران این تیم ریزش داشته باشند و حس تعلق و تعهد کمتری نسبت به تیم وجود داشته باشد؛ درحالی که اگر این تیم در جم فعالیت می کرد، قطعا امروز حداقل هایی نظیر کمپ تمرینی، خوابگاه و دفتر آبرومند باشگاه در این شهرستان وجود می داشت.
چهارمین اشتباه مهم این تیم در بستن قراردادهای کوتاه مدت با ستاره هایی همچون علی دشتی، میثم تیموری و فرشاد محمدی مهر بود که جدایی آنها کمترین درآمدی برای این تیم نداشت و موجب شده که امروز تیم پارس جم صرف محلی برای شهرت و مطرح کردن بازیکنان باشد. این انتظار از شاهین بوشهر می رود که نه تنها ستاره ها را برای درآمدزایی و نام خود مطرح کند بلکه با شناسایی و حمایت از استعدادهای استان، به فوتبال ملی کشور هم در این مسیر کمک کند.
پنجمین اشتباه تیم پارس جم در تعامل با مسئولین شهرستانی و استانی خود را نشان می دهد، جایی که احتمالا امروز هیچکدام از شهرداری ها، استاندار، نمایندگان مجلس و دیگر مسئولان استانی (غیر از نماینده مجلس، فرماندار و شهردار جم) تعامل کم و حتی نزدیک به صفر با تیم پارس جم دارند و این امر باعث شده نماینده استان در لیگ برتر در مشکلات خود منزوی شود.
این نقدی بر تیم پارس جم نیست بلکه کمکی است برای اصلاح راهی که قرار است با دو تیم در لیگ برتر برویم و سال ها شاهد دربی استان باشیم، از آن لذت ببریم، کُری بخوانیم و بازیکنان مستعدی تربیت کنیم. امیدوارم این یادداشت کمترین کمکی به اصلاح روند مدیریت تیمداری در استان عزیزمان بوشهر باشد.
خلیج فارس
عضویت در کانال تلگرام پایگاه تخصصی فوتبال بوشهر
عضویت در کانال تلگرام