۹۰ دقیقه گفتگوی بدون تعارف با علی وزیری:نمی دانستم این همه زد و بند در فوتبال وجود دارد،فقط از هواداران عذر خواهی میکنم،بزرگترین معضل ایرانجوان تعداد بالای سهامدار است،وقتی سهامدار حاضر نیست یک کپی از شناسنامه اش را به باشگاه بدهد من باید چکار کنم؟
ایرانجوان بوشهر به لیگ دسته سه سقوط کرد و بدون شک یکی از افرادی که انگشت اتهام سقوط به سمت او نشانه رفته است مدیر عامل این باشگاه قدیمی بوشهری است که خودش می گوید من هم مقصر هستم و اشتباهاتی داشتم اما فقط از هواداران عذر خواهی می کنم و لاغیر…
بعد از مدتها سکوت که علی وزیری با هیچ رسانه ای مصاحبه نکرده بود با خبرنگار پیام عسلویه حاضر به گفتگو شد.نقد شنید و سوال از او پرسیده شد اما برای خودش دلایلی دارد و در این میان باید افکار عمومی قضاوت کنند.خودش می گوید دارند ایرانجوان را به حراج میگذارند و هواداران مواظب باشند…
سقوط ما دلایل زیادی داشت از جمله آشفتگی ارکان باشگاه!
ابتدا در مورد اینکه چرا ایرانجوان سقوط کرد باید بگویم،دلایل زیادی داشت،اگر واقع بین باشید علت سقوط را در یک کلام نمی شود خلاصه کرد که بگویید،سرمربی یا بازیکن یا سهامدار..دلایل زیادی دارد که من خواهم گفت.
هر مجموعه ای سقوط مکیند دلایل زیادی دارد.اولین علت سقوط ایرانجوان ،آشفتگی ارکان باشگاه بود.نمی خواهم به گذشته برگردم اما همان ابتدا که وارد شدم مشکلات حقوقی باشگاه وحشتناک بود،چندین پرونده در دادگاه،چندین بازیکن علیه باشگاه حکم گرفته بودند،حساب باشگاه توقیف و حتی ماشین اعضای باشگاه را توقیف کرده بودند.اگر کسی می خواست ۵۰ هزار تومان به باشگاه کمک کند ،حساب بسته بود.دو وکیل گرفتم و با مشاوره آنها وارد تیمداری شدیم.
سرپرست ما چک یک میلیاردی در فدراسیون گذاشت تا تیم در لیگ شرکت کند
با هزار مشکلات و رایزنی موفق شدیم فدراسیون را راضی کنیم،در این میان سرپرست تیم عطا وزیری چک بالای یک میلیارد تومانی در فدراسیون گذاشت تا بتوانیم وارد لیگ شویم.لیگ یک منتظر ما نمانده بود و ما در کمترین تایم ممکن وارد لیگ یک شدیم.
متاسفانه گروهی که ابتدای کار با ما وارد شدند ،کنار کشیدند! مگر پیشکسوت ما چقدر توانایی دارد که باشگاه کمک کند؟!در چند سال گذشته باشگاه مکانیزمی نداشت که بخواهد تیمداری کند.اکنون هم که پرونده فروش زمین باشگاه در دادگاه مطرح است.
همه مشکلات را به هوادار بگویم که چه اتفاقی رخ دهد؟!
اکنون که با شما صحبت میکنم بدهی ۲۵۰ میلیون تومانی باشگاه به بانک ملت به بالای یک میلیارد تومان رسیده است.این همه مسائل حقوقی باشگاه را به هوادار بگویم که چه بشود!من زحمت دیگران را نفی نمیکنم اما آیا باشگاه باید حراج شود.من باید در همه طرف می جنگیدم.ورود ما همزمان شد با قفل شدن دفتر باشگاه که بعدا با حکم دادگاه باز شد.
آقای سهامدار تا حالا به باشگاه چقدر کمک کرده ای؟هر چه هزینه کردم سند دارم
یک صحبت دارم با آنهایی که سهام دارند،فراخوان بزنید و سوال کنید تا کنون چند هزار تومان به باشگاه کمک کرده اند،انتظاری نیست اما حداقل کمک فنی به تیم میکردند اما همین هم دریغ شد.من تیم را با حدود ۷ میلیارد تومان تحویل گرفتم،در این دوسال خیلی از بدهی ها پاس شد.اکنون بدهی باشگاه در فدراسیون به حدود ۵۰۰ میلیون تومان رسیده که ان هم باید حل شود.هر چه هزینه کردم سند حسابداری دارد،یک ریال هم سند خورده و حسابرس گرفته ایم.
هر ارگان یا شخصی بخواهد این اسناد را در اختیارش خواهیم گذاشت.سال اول حدود دو میلیارد برای باشگاه هزینه شد ،حدود ۸۵۰ میلیون تومان کمک رسید و مابقی را قرض کردم یا از جیب دادم.در سال دوم و در آخرین لحظه ها ۳۲۰ میلیون تومان قرض کردم و به فدراسیون فوتبال واریز کردم حتی ۳۰ میلیون تومان از آقای مجید چاهیبخش قرض کردم که بعد به ایشان بازگشت داده شد.
در فصلی هم که گذشت حدود یک میلیارد تومان برای تیم هزینه شد ،اگر در ابتدای ورود ما شورای شهر یا دیگر ارگانها اعلام میکردند که یک مبلغی بودجه دارید ما هم بر همان اساس تیم را می بستیم.من بابت سال گذشته مقروض شده بودم و دیگر توانی نداشتم .جرات نداشتیم با یک مربی مذاکره کنیم.
دو فصل و شش مربی در ایرانجوان،نمی دانستم این همه زد و بند در فوتبال وجود دارد!
در مورد نقدی که بر من و باشگاه وارد شده پیرامون جابجایی ۶ مربی در طول دو فصل باید توضیح دهم.آقای مفتخر که وارد شد هیچ انتخابی دست من نبود.گروهی که وارد شد نظرشان روی آقای مفتخر بود.قرار نبود من به تنهایی این همه مسائل حقوقی و تیمداری را حل کنم.اتوماتیک وار ایشان سرمربی تیم شد ،زحمتش کشید اما موفق نشد حتی وارد شدن آقای دلگرم هم نظر خود آقای مفتخر بود که ایشان سابقه کار در تیم را دارد .
راستش را بخواهید در چند سالی که من از فوتبال دور بودم ،نمی دانستم این همه زد و بند در فوتبال رسوخ کرده و این همه خصومت را تا حالا ندیده بودم.من آمدم کمک کنم نیامدم همه کارها را به تنهایی انجام دهم! نمی دانستم وسط کار این همه حاشیه بوجود می آید.شاید اگر با دلگرم همکاری بیشتری می شد می توانستیم موفق باشیم.دقیقا با دلگرم همکاری نشد،بنده خدا فکر میکرد می تواند موفق باشد و من همینجا می گویم یکی از بهترین مربیانی بود که من با او کار کردم.اگر گروهی که آن زمان در ایرانجوان بودند با دلگرم همکاری میکردند و زد و بندی در کار نبود شاید ما موفق میشدیم.این دیگر از دست من خارج شده بود! من ان زمان فهمیدم که هیچ کس کنار من نیست،کاش بعضی ها خالصانه به ما کمک میکردند.وقتی تیم با دلگرم نتیجه نگرفت با چند نفر مشورت کردم که آقای خطیبی را معرفی کردند.شاید از اگر از روز اول خطیبی را آورده بودیم می توانستیم در لیگ یک بمانیم.
قبول دارم تیمی که سقوط کرده باید معایب را برطرف می کرد!هر کس را خواستیم عوض کنیم گروهی علیه ما بلند شد!
قبول دارم تیم که سقوط کرده بود باید مشورتی صورت میگرفت و معایب باشگاه را شناسایی می کردند و حتی تعدادی را از باشگاه خارج میکردند.راستش هر چه دست و پا زدیم نشد که نشد.هر که را جابجا میکردیم، گروهی بر علیه ما بر می خواستند!
من حتی اعلام کردم که نمی توانم کمک کنم و یک نفره نمی شود یک مجموعه را اداره کرد.گروهی منتظر سقوط گروه دیگر هستند تا بعد بگویند منم رستم دستان،هیچ زمانی نشد تیم مخالف عقاید شخص من به ما کمک کند.
بزرگترین معضل ایرانجوان تعداد بالای سهامدار است
بزرگترین معضل ایرانجوان تعداد بالای سهامداران این باشگاه است.برخی از سهامداران خبر ندارند که سهامدار هستند.هر برنامه ریزی کردیم که بدنه اقتصادی باشگاه فعال شود به سدی بنام تعداد بالای سهامدار برخورد کردیم.فک کنم حدود ۲۰ نفر از اینها یادشان رفته سهامدار هستند.یک زمانی گروه قبل که وارد باشگاه شدند این همه سهامدار را برای ایرانجوان درست کرده اند.میشد رایزنی کرد با گروههای اقتصادی اما در بدنه باشگاه از ترس هزینه همه کنار کشیدند. من به آقای فرهمند از گروه قبلی مراجعه کردم که بیا و کمک کن.با هر نگاه و دیدگاهی که هستید بیایید و کمک کنید و از همه توانمان استفاده کنیم که بنا به دلایلی نشد.
ماجرای انتخاب مربی در لیگ دو
حضور خرمزی در ابتدای فصل لیگ دو با نظر اکثر اعضای باشگاه بود.ایشان از بدنه باشگاست و دوستی دیرینه ای با هم داریم.نظر شخصی من هم خیلی مثبت بود تا آقای خرمزی به ایرانجوان بیاید و باشگاه را به خوبی میشناخت.جلسه خوبی داشتیم و ایشان گفت من کمک میکنم اما مشکل مالی در ادامه فصل نداشته باشیم.او وارد شد و استارت خوبی زد اما انتظار داشت مبلغی به تیم تزریق شود ،من هم دوست داشتم کمک شود و منتظر قولها بودیم اما یک مقدار کار به درازا کشید و همین مسئله باعث شد تا شخص خرمزی تصمیم گرفت کنار برود.
از نوازی پیرامون امور فنی انتظار بیشتری داشتیم
آمدن نوازی صد در صد روی اجبار بود.ما پولی نداشتیم و با هر مربی مذاکره شد درخواست پول داشت اما آقای نوازی بنده خدا گفت با همین شرایط هم کار میکنم.ما هیچ پولی نداشتیم و در آن زمان خبری از کمک شورا هم نبود.نوازی بازیکن تیم ملی بوده و نام بزرگی داشت اما خب نتایج خوبی نگرفتیم.حقیقتا در مورد حمید کللی فرد نظر من مثبت نبود،این را همه هم میدانستند.
در آن زمان شورا و کیوان هاشم زاده کنار باشگاه آمدند و بودجه باشگاه بهتر شد.عملا در آن زمان با محوریت کیوان هاشم زاده مبالغی از شورای شهر به تیم کمک شد. نظر هاشم زاده روی حمید کللی فرد بود هر چند نظر من را خواست و من موافق نبودم.نه اینکه حمید کللی فرد آدم کوچکی باشد نه به هیچ عنوان ،من خودم سابقه کار با ایشان را داشتم و فرد کاردانی است اما در آن تاریخ نظرم این بود که یک مربی غریب را وارد کنند که بتواند به بازیکنان شوک بدهد.خیلی دوست داشتم آقای کللی فرد موفق شود ،همه توانش را گذاشت و من قلبا به عنوان بچه بوشهر دوست داشتم موفق شود.هر چند در برخی مصاحبه ها مسائل غیر فنی را بیان کرد اما از زمان حضورش بازیکنان را خودش انتخاب کرد هر چند با جذب برخی بازیکنان موافق نبودم.
اینگه گفته اند چرا مدیر باشگاه سر تمرین نمی آمد حرف بی ربطی است!
اینگه گفته شده مدیریت سر زمین نیامده حرف بی اهمیتی است و من به آن توجه نکردم!شاید ما بازی آخر را برده بودیم خیلی راحت در لیگ دو ماندگار شده بودیم.در زمین خودمان با حمایت تماشاگر چرا باید بازنده باشیم!؟
هوادار حق دارد توهین کند
دو سقوط در زمان مدیریت من شکل گرفته ،انتقادها را دیده و شنیده ام.برخی حرفها مغرضانه بود.مشغله شغلی من باعث شده تا در شبانه روز ۴ ساعت بخوابم.وقتی دیدم نحوه انتقادها و افرادی که انتقاد را مطرح کردند فرق دارد.اصلا هوادار انتقاد کند و حتی توهین کند من به او حق می دهم چرا که هوادار همه دلخوشی اش تیم است.من نباید جواب بدهم چرا که تنها چیزی که می خواهند برد تیم است.ولی بعضی ها در مورد مدیریت اجتماعی صحبت میکنند اما سابقه آنها نشان می دهد تفاوت “م مدیریت با م مادر” را نمی فهند!
بعضی ها مغرضانه انتقاد کردند
بعضی ها مغرضانه حرف زدند و نقد کردند ،شاید در عمرشان مدیریت هیچ کاری را انجام نداده و یا در سن ۱۸ سالگی پیرامون مسائل سیاسی حرفی می زنند که هیچ کس جواب انها را نمی دهد.اگر فردی باشد که در حوزه فنی حرف بزند من با انها بحث می کنم و هیچ ایرادی ندارد اما حرفی نمی زنند چرا که از فضای فوتبال امروز خبر دارند.
مدیریت در باشگاه ایرانجوان یعنی قلک!
برخی مدیریت تجربی دارند و قابل احترام اما سکوت کرده اند چون به خوبی واقف هستند که جابجایی ۳۵ نفر از بوشهر به تبریز چه هزینه ای دارد .۶۰ میلیون تومان هزینه برای یک سفر که هیچ بودجه ای ندارد چه چیزی را مدیریت کنی؟ اصلا کار مدیر چیست؟ انجام دستورات هیات مدیره اما من سوال دارم هیات مدیره چه نکاتی را به من ابلاغ کرده؟مدیریت در باشگاه ایرانجوان یعنی مدیریت هزینه ،یعنی قلک! اصلا ربطی به من هم ندارد هر کس بیاید همین است!هر کس می آید آن را رها می کنند …
در مورد شایعه فساد در باشگاه
در مورد فساد در باشگاه و حرف و حدیثهای باشگاه ایرانجوان باید بگویم :تا وارد شدم گفتند آقای فلان در ایرانجوان دلالی میکند! بگذارید شفاف بگویم اسم آقای حاجی زاده را آوردند و …اما من در همین لحظه باید بگویم خدا را شاهد میگیرم به چشم هیچ چیزی را ندیدم ،هیچ موردی به من اثبات نشد و هیچ نامه ای از هیات فوتبال برای من نیامد که فلان فرد مشکل دارد.با وجودی که برخی می گفتند اما سندی به دست من نرسید…شخصا به آقای نجفی گفتم اگر مسئله ای هست به من مکتوب اعلام کنید اما تا این لحظه هیچ نامه ای به دست من مبنی بر حرف و حدیث های چند سال اخیر نرسیده است.اگر نامه ای رسیده بود من برخورد میکردم .یک نکته را بگویم همین مسائل و مطرح شدن شایعات روحیه ما را خورد کرده بود!
من بارها خواستار کمک شدم،دوستان میگفتند فلانی بدرد نمی خورد و او را کنار بگذار ،من گفتم چشم اما یک نفر نیامد جای او کار کند!
من ایرانجوانی هستم،باختیم خفت را تحمل میکنم اما به تیم عشق می ورزم
من سال گذشته اعلام کردم استعفا و می روم.اما هیچ کس نیامد و تیم روی هوا بود.از سن و سال من و موقعیت اجتماعی من گذشته که بخواهم اسمی از من آورده شود.می روم کنار تا دیگری بیاید و ایرانجوان را کمک کند ،حتی من از کنار به تیم کمک میکنم .هر اتفاقی برای ایرانجوان رخ دهد نام خانواده وزیری ،چاهیبخش ،درویشی،رجبی ،شادکامی و غیره مطرح می شود چرا که ما ایرانجوانی هستیم.اصلا تیم سقوط کند ،این خفت را بر دوش میکشیم اما به همین ایرانجوان عشق می ورزیم.
فاجعه تیمهای پایه و….
اگر واقعا کسی که توان دارد و کار کند ایرانجوان درست می شود و قابلیت بازگشت را دارد.در مورد تیمهای پایه باید بگویم بنیاد باشگاه خراب بوده است.در گذشته ایرانجوان را با ۳۰۰هزار تومان بدهی در لیگ استان تحویل گرفتم.شاید مردم یادشان رفته ،ما خرابه ای بنام ایرانجوان را تحویل گرفتیم که در حال انفجار کامل بود یعنی ۵ پرونده در دادگاه ،حسابها توقیف و در داخل باشگاه هم چند دستگی بود.آقای ملکوتی زنده است از وی خواهش کردم کمک کنند اما هیچ کس نیامد!
من تنها راهی که داشتم ،جلوی حراجی زمین باشگاه را بگیریم با بانک ملت مذاکره کردم. الان هم اعلام میکنم هر کس از هر گروهی می تواند بیاید و کمک کند. چرا بعضی ها یادشان رفته ،ایرانجوان دو بار در لیگ یک بوده که هر دو بار امتیاز خرید و شرکت کرد!
از لابه لای صحبتهای وزیری
فقط از هواداران ایرانجوان عذر خواهی میکنم،فکر نمیکردم جو باشگاه اینقدر مسموم باشد!
برخی برای رسیدن به هدف خود حاضر بودند روی اندام نحیف ایرانجوان هم رد شوند.بعضی از دوستان من را به سمت مدیریت هل دادند اما من بازی خوردم و شاید نباید به همه اعتماد میکردم.از آقایانی که هر روز به دفتر باشگاه مراجعه میکردند سوال کنید که چرا اینقدر دوست داشتند من وارد شوم! می گفتند باشگاه اطلاعیه زده در لیگ یک شرکت نخواهد کرد و شما ورود کن. اما وقتی آمدم علی ماند و حوضش!
زمان دلگرم که آدم بسیار صادقی بود اگر بعضی هامردانگی میکردند ، تیم می توانست موفق باشد اما زد و بند برخی بازیکنان برایم در آخر لیگ مشخص شد که دیگر کار از کار گذشته بود!
برخی مانع رسیدن پول به باشگاه شدند ،تا پولی به تیم می رسید به بانک نامه می دادند که بروید طلبتان را از ایرانجوان زنده کنید.هوادار ایرانجوان به هوش باشد که زمین باشگاه خط قرمز ماست.تیم سقوط کرد با خرید امتیاز و تلاش در همین لیگ سه برای صعود می شود جران کرد اما زمین باشگاه را که میراث بزرگان ماست چه کنیم؟
سهامدار داریم که از او کپی شناسنامه اش را خواستیم اما حاضر نیست یک کپی معمولی بدهد ،چرا این همه سهامدار درست کردید که حالا بزرگترین معضل ایرانجوان همین مشکل شود؟!
عضویت در کانال تلگرام پایگاه تخصصی فوتبال بوشهر
عضویت در کانال تلگرام