جایی که نقد علی کریمی وارد است /پسرخوانده‌ها، برادرها و فرزندها در فوتبال ایران چه می‌کنند؟

شناسه خبر: 7159
تاریخ انتشار: 20 بهمن 1396

علی کریمی در میان انتقادات خود به کی‌روش برای حضور فرزند‌خوانده‌اش تنها سرمربی تیم ملی را نشانه گرفته است، این در حالی است که این روزها فوتبال و ورزش ایران پر از فرزندها شده است.

عصیان شماره هشت اینبار ساختمان گرانیتی خیابان سئول را نشانه گرفته است؛ جایی که معتقد است مهدی تاج و همراهانش با تصمیمات خود علیه این فوتبال شده‌اند و در بین حرف‌هایش انتقاد به سرمربی تیم ملی را بابت حضور فرزنده‌ خوانده‌اش در تیم ملی بیان می‌کند. عضو جدید تیم ملی با سیمای جوانش که از همان بدو حضور به علامت سوال بزرگی تبدیل شده بود تا بعدها که در میان پچ‌پچ از او به عنوان فرزند کارلوس کی‌روش یاد شد و اکنون به صراحت لهجه علی کریمی بیان شده است.

سرمربی سپیدرود که از هفته گذشته موج جدید انتقادات خود را روانه فدراسیون نشینان کرده، در حاشیه صحبت‌های جنجالی امروز خود به بحث کارلوس کی‌روش و همکاری‌اش در تیم ملی رسید. جایی که او با اعلام اینکه خصوصیات سرمربی تیم ملی متفاوت با آنچه که تصور می‌کرده بوده و همین مساله عاملی شده تا به همکاری‌اش با تیم ملی خاتمه دهد. شماره هشت عصیانگر در واکنش به سوالی در خصوص عدم حضور کی‌روش در دیدارهای لیگ برتر و اینکه او بیزینس کنونی‌اش با یکی از بانک‌ها را به این مساله ارجحیت قرار داده اما بحث را به سمتی دیگر برد و در تلاش بود ابتدا منطقی به این مساله نگاه کند و در ادامه انتقاد شخصی‌اش از سرمربی را اینگونه بیان کرد: در تمام دنیا بحث‌های تبلیغاتی وجود دارد و من عیب و ایرادی در این موضوع نمی‌بینم. تا جایی که من اطلاع دارم یک مربی در رده ملی یا باشگاهی سالی ۶ هفته مرخصی دارد که می‌تواند به صورت‌های مختلف از آن استفاده کند اما حالا برعکس شده است.

کریمی که با زیرکی و حرفه‌ای‌گری قابل ستایش از بحث اول در خصوص بیزینس این روزهای سرمربی تیم ملی عبور کرده و آن را حق طبیعی این مربی نامیده بود، در ادامه افشاگری خود را در خصوص مربی گمنام و عجیب تیم ملی بیان کرد: پسر خوانده کی‌روش مدرکی ندارد و فکر می‌کنم او را اخیراً به دوره‌ای در اروپا فرستاده‌اند تا یک کاغذ یا مدرکی بگیرد. من هم اگر قدرت داشتم شاید پسر خاله و پسر عمه‌ام را می‌آوردم و البته پسر خوانده ندارم!

 

اما بحث دیگر ماجرا این است که این روزها فوتبال و ورزش ایران پر از فرزند خوانده‌هایی شده که تنها با به قدرت رسیدن راس کار توانسته‌اند جایی برای خود در تیم‌ها و فدراسیون‌ها دست و پا کنند. نمونه آنها را می‌توان در دو تیم سرخابی فوتبال ایران به طور واضح دید؛ برانکو ایوانکوویچ بعد از موفقیت‌های چند فصل اخیر خود و در حالی که پیش از این مربیان نامداری همچون آندره پانادیچ و بعد از آن سرتن چوک را داشت، در تازه‌ترین اقدام خود زلاتکو ایوانکوویچ که برادرش محسوب می‌شود را روی نیمکت حاضر کرده است. مربی‌ای که با کارنامه‌ای نه چندان قابل دفاع در زمان حضورش در فوتبال ایران، طی سال‌های اخیر نیز در جایی مشغول به فعالیت نبوده است.

 

روی نیمکت استقلال نیز شرایط مشابهی را می‌توان مشاهده کرد و وینفرد شفر نیز این روزها آنالیزوری را در کنار خود دارد که نه فرزند خوانده که خود فرزندش محسوب می‌شود و جستجو در عکس‌های کادرفنی سابق مرد آلمانی پیش از قبول نیمکت استقلال هیچ اثری از او در خود ندارد اما اکنون ساشا شفر به واسطه حضور پدرش در استقلال عنوان آنالیزور را به خود اختصاص داده است.

اوضاع در دیگر تیم‌ها نیز بی‌شباهت به استقلال و پرسپولیس و تیم ملی نیست؛ نیمکت سایپا و علی و محمد دایی، نیمکت پدیده و رضا و عماد مهاجری، آتیلا حجازی و سعید رمضانی، سینا و نادر دست نشان، اکبر و بهتاش میثاقیان و وینگو و پسرش و حتی مدیران نیز از روابط خانوادگی و فامیلی بیشتر رضایت دارند و نمونه آن در سیاه جامگان و پدر و پسر عباسی به اجرا می‌گذارند. در فدراسیون‌های دیگر هم کم از این اخبار و روابط خانوادگی شنیده نشده و آخرین آن مربوط به فدراسیون خانوادگی کبدی بود که حرف و حدیث فراوانی را شکل داد.

 

عکس ها: آرش عاشوری نیا / ورزش سه


نظرات

کاربر گرامی: سپاس از اینکه نظر خود را در مورد این خبر با ما و دیگران در میان می‌گذارید.