در نقد حرفهای کنایهآمیز پرویز مظلومی/ فوتبالیستها در اینستاگرام؛ حاشیه نه، فعالیت
به دلایلی، تعریف عمومی از وظایف غیرفوتبالی یک فوتبالیست در ماههای اخیر دستخوش حواشی فراوانی شده است
حقیقتا کار دشواری نیست که با جستجوی کلید واژه “کریستیانو رونالدو- کودکان سوریه” در فضای مجازی، به تعداد زیادی ویدئو با مضمون صحبتهای یکی از مشهورترین و پرافتخارترین ستارههای تاریخ فوتبال در حمایت از مردم سوریه دست پیدا کنیم؛ پس همین ابتدا مثال نقضی برای استناد به این تئوری که “فوتبالیست برای موفق شدن باید سرش در کار خودش باشد” قابل یافتن است.
تعریف “به حاشیه گراییدن یک فوتبالیست” را قاعدتا نمیتوان در یک مرز جغرفیایی مشخص در سراسر دنیا گنجاند؛ بیشک با توجه به شرایط حاکم بر یک کشور از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و…، تعریف حاشیه و در واقع مرز تعریف شده برای آن تفاوت زیادی دارد و با پذیرش این تئوری، میتوان دریافت خطوط قرمز در فوتبال ایران به عنوان مثال تفاوت زیادی با بالاترین سطح فوتبال جهان، مثلا لیگ برتر انگلیس دارد.
بهتر است همین ابتدا تکلیف خود را با یکدیگر روشن کنیم؛ اگر اعتقاد ما بر آن است که ابعاد و تاثیرات فوتبال تنها در ورزش و مستطیل سبز خلاصه میشود، لازم است همین ابتدا به خودمان اکیدا توصیه کنیم کتاب “فوتبال علیه دشمن” نوشته سایمون کوپر را مطالعه کنیم تا این سوءبرداشت بزرگ در ذهن خود را برطرف سازیم.
اگر به این نتیجه رسیدهایم که معدود استفاده صحیح گروهی از فضای مجازی را به مثابه ابزاری برای تخطئه آنها استفاده کنیم، بیشک عدم مطالعه صحیح و کم اطلاعی خود از اتفاقات فوتبال روز دنیا را آغشته به شاید عدمتوافق بر سر اساس موضوع مورد اعتراض کردهایم تا اینگونه به نتیجه کاملا اشتباه “عدم بهرهگیری صحیح در مورد فضای مجازی” برسیم.
در طول تاریخ فوتبال در سراسر دنیا، بسیاری از بازیکنان مشهور یا گمنامی بودهاند که از حجم فراوان مخاطب خود برای پیگیری یک مطالبه درست یا حتی غلط سیاسی- اجتماعی بهره بردهاند و مطالعه موردی نشان میدهد به جز مواردی، چه درست و چه غلط سمت نظر عمومی مردم ایستادهاند.
در میان قدیمیترها، اگرچه ایگور بینیکف که در مسیر اعتراض به فروپاشی شوروی تصمیم گرفت دیگر برای تیم ملی روسیه به میدان نرود، چهرهایی نامدار محسوب میشود اما سوکراتیس، ستاره خوشسیمای برزیلی یکی از مشهورترین سیاسی-فوتبالی های برزیلی در سده گذشته بود. ستاره برزیل در دهه ۸۰ میلادی بارها با سربند و دستبندهایی منقش به پیامهای سیاسی اعتراضآمیز به میدان رفت و حتی در برخی ادوار تصمیم گرفت به نشانه اعتراض از پوشیدن لباس سلسائو صرفنظر کند تا اینگونه بسیاری او را آغازگر حضور بازیکنان فوتبال در عرصههایی به غیر از درخشش در مستطیل سبز بنامند.
یکی از پرکارترین فوتبالی-سیاسیهای تاریخ فوتبال جهان، روماریو ستاره خوش تکنیک سلسائو در دهه ۹۰ میلادی بود که اکنون نیز نماینده حزب سوسیالیست برزیل در مجلس نمایندگان برزیل است و بارها طی سالهای اخیر اظهار نظرهایی تند علیه شرایط دشوار توده فقیر مردم کشورش داشته است.
سرالکس فرگوسن، سرمربی افسانهایی منچستریونایتد نیز از فوتبالیهایی بود که بارها در رویدادهای اجتماعی نقشآفرینی کرد. این مشهورترین اظهارنظر سرالکس در این عرصه است: “من پشتیبان حزب کارگر هستم. شما هرگز ندیدهاید که من در کنار دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس نشسته باشم، شما همیشه مرا در کنار یک نماینده کارگر میبینید، این تاثیرگذاری حضور من خواهد بود.” فرگوسن حتی در ادامه توضیح داد که در مقطعی چگونه از تونی بلر، نخست وزیر انگلیس خواسته که نظر خود را برای اخراج گوردون براون هنگام صدراعظمی را مطرح کند.
اما بیشک لقب مشهورترین فوتبالی-سیاسی تاریخ را باید به ژرژ وهآ اهدا کرد. برنده توپ طلا در سال ۲۰۰۵ در نهایت در انتخابات ریاست جمهوری لیبریا به پیروزی رسید و به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد.
اما در همین یک دهه اخیر نیز بسیاری از بازیکنان بزرگی که همین حالا نیز در حال بازی کردن بوده یا به تازگی از عرصه فوتبال خداحافظی کردهاند، در حرکات اجتماعی- سیاسی نقشآفرینی کردهاند که البته گاهی مخالف نظر عمومی بخش توده جامعه نیز بوده است.
به عنوان مثال در جریان رکود جهانی اقتصادی، اریک کانتونا، برتراند راسلوار، خواستار یک انقلاب اجتماعی علیه بانکها شد و مشتریان را ترغیب کرد تا در اعتراض به شرایط موجود، پولهای خود را در سال ۲۰۱۰ از بانکها پس بگیرند. همچنین ستاره سابق فوتبال فرانسه در سال ۲۰۱۲ با تلاش برای حمایت از یک سازمان خیریه حمایت از افراد بیخانمان، در جمع آوری ۵۰۰ امضا از مقامات منتخب برای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شرکت کرد. در فرانسه همچنین نقشآفرینی زیدان و ستارههای تیم ملی فرانسه در انتخابات این کشور در اوایل هزاره جدید علیه ژان ماری لوپن راستگرا به خاطر میآید.
در همین سالهای اخیر بارها شاهد شرکت کردن جرارد پیکه و برخی دیگر از بازیکنان بارسلونا در تظاهرات سیاسی ایالت کاتالونیا بودهایم و پپ گواردیولا حتی جریمه شدن از سوی اتحادیه فوتبال انگلیس به دلیل بستن روبان زرد روی لباس خود در حمایت از زندانیان ایالت کاتالونیا را نیز به جان خریده است.
مثال از این دست به کرات وجود دارد؛ بر کسی پوشیده نیست که مهمترین دلیل استخدام یک بازیکن در یک باشگاه، دوری وی از حواشی و قرار دادن تمام تمرکز خود برای ارائه بهترین نمایش در زمان فوتبال بازی کردن است و قطعا در یک باشگاه حرفهایی بندهایی برای در نظر گرفتن سیستم پاداش و تنبیه نیز از این حیث گنجانده میشود.
اما اگر قرار به مخالفت با قرار دادن وظایف احتماعی روی دوش ورزشکار هستیم، حداقل چنین مواردی را در مورد باشگاه مدنظر خود تحمیل کنیم و از سر بیاطلاعی، آن را به جهان فوتبال امروز که بسیاری از بازیکنان محبوبیت خود را مدیون همسو بودن با عقاید غیرفوتبالی مردم هستند تسری نبخشیم.
آریا فاطمی مقدم/ورزش سه
عضویت در کانال تلگرام پایگاه تخصصی فوتبال بوشهر
عضویت در کانال تلگرام